ستونها
ستونهاي يك ساختمان، نيروهاي قائم اعمال شده از طريق طبقات را به فونداسيون منتقل ميكنند، ستونها ميتواند هم در فشار و هم در كشش عمل كنند. گيردار كردن ستونها و همچنين اعمال بارهاي خارج از مركز باعث بوجود آمدن لنگر خمشي در ستونها ميشود، ولي گيرداريهاي اتفاقي و خروج از مركزيت هاي جزئي تنشهاي اندكي در اعضا بوجود ميآورند كه در طراحي لحاظ نميشوند.
ستونهاي بر اساس معيار كمانش طراحي ميشوند. در صورتيکه كمانش در دو جهت رخ دهد، جهتي كه داراي سختي كمتر است، بايد مور توجه قرار گيرد. اقتصاديترين مقطع براي ستونها، آنهايي هستند كه داراي ممان اينرسي مساوي در دو جهت ميباشند. مقاطع خيلي لاغر در صورتي ميتوانند در طراحي مورد استفاده قرار گيرند كه در مرحله ساخت، بتوان آنها را در فاصله بين كفهاي ساختمان، به طور مناسب مهاربندي كرد.
3-1-1 انواع مقاطع مناسب به عنوان ستون
نيمرخهاي بسيار متنوعي در ساخت ستونها مورد استفاده قرار ميگيرند. ظرفيت باربري ستون به ابعاد و مشخصات مقطع و نوع فولاد مصرفي بستگي دارد. ستونهاي فولادي گاهي بصورت اعضاي مركب ساخته ميشوند. ستون مركب به شكلي ساخته ميشود كه باعث افزايش مقاومت ستون در برابر كمانش ميشود. اعضايي كه تحت اثر نيروي كششي قرار دارند، نيازي به تقويت در برابر كمانش ندارند.
بهتر است به سبب سهولت نصب تجهيزات داخلي ساختمان و عمليات نازكکاري مانند پوشش ستونها، ديوارهاي جدا كننده و سقفهاي كاذب، ستونها در طبقات مختلف، با ابعاد خارجي ثابت طراحي شوند. به كار بردن مقاطع لولهاي و يا قوطي شكل با ضخامت ورق متغير و يا استفاده از فولادها با مقاومت مختلف، مي تواند راه حل مناسبي جهت اين مسئله باشد.
در ادامه نمونههاي مقاطع مناسب براي ستون آورده شده است.
3-1-2 مقاطع I شكل
اين مقاطع پرمصرف ترين شكل براي ستونها ميباشد. مقاطع I شكل جهت اتصال تيرها در هر دو جهت بسيار مناسب است. مقاطع IPE براي بارهاي سبك،مقاطع IPB براي بارهاي سنگين،مقاطع نورد شده مي تواند، بوسيله ورقهاي جوش شده در دو طرف بالها تقويت شود (مقاطع مركب). براي بارهاي بسيار سنگين مي توان از ستونهاي مركب ساخته شده بوسيله ورق استفاده كرده، ضخامت اين ورقها متناسب با بار اعمال شده به ستون ميباشد.
3-1-3 مقاطع سازهاي چهارگوش
اين مقاطع براي انتفال بارهاي سنگين و يا ستونهاي با خمش دو محوره و طولهاي بلند مناسب است. همچنين اين مقاطع داراي ظاهر مناسبي در نما مي باشند یکی از این مقطعها مقطع IPB می باشد.مقطع IPB ميتواند با ورقهاي جوش شده به بالها بصورت يك مقطع قوطي شكل تبديل شود.
مقاطع قوطي شكل ميتواند بوسيله ورق ساخته شود كه در طبقات مختلف ضخامت ورقها قابل تغيير است. از دیگر این مقاطع می توان به ستونهای فولادی مربعی و مستطیلی توپر اشاره کرد که ستونهاي فولادي مربعي و مستطيلي توپر، داراي حداقل هزينه ساخت بوده و فضاي بسيار كمي را اشغال ميكنند و موجب استفاده بهينه از فضاي ساختمان ميشود.
همچنین از مقاطع قوطي شكل ساخته شده از دو ناوداني نیز استفاده می شود که اين مقطع براي استفاده در ستونهاي فرعي مناسب است، زيرا سطح مقاطع آنها قابل تغيير نيست و جوش دادن ورقهاي تقويتي داخلي براي تغير سطح مقطع نسبتا دشوار است.
3-1-4 ستونهاي صليبي شكل
از ستون شامل چهار عدد مقطع نبشي که گاهي براي حفظ زيبايي ظاهري انتخاب ميشوند و براي ستونهايي كه در محل تقاطع ديوارههاي جدا كننده قرار دارند، بسيار مناسب است. جهت تقويت اين ستونها ميتوان در بين نبشيها از ورقههاي فولادي با ضخامتهاي متغير استفاده كرد.
جهت انتقال بارهاي نسبتاً بزرگ دو جهته ميتوان از مقاطع حاصل از دو مقطع I شكل متعامد استفاده كرد.
3-1-5 مقاطع توخالي
مقاطع قوطي شكل نورد شدة ساختماني مستطيلي يا مربعي،مقاطع لولهاي كه از لحاظ سازهاي بسيار مناسب هستند: زيرا در تمام جهات ممان اينرسي مساوي دارند. با تغيير سطح مقطع و ضخامت لوله، ميتوان سطح مقطع مناسبي جهت نيروي موجود در ستون بدست آورد.
3-1-6 ستونهاي مركب با بست موازي
چنين مقاطع جهت ستونهاي ساختمانهاي صنعتي و همچنين ستونهاي ساختمانهايي كه تير بايد به بالهاي ستون متصل شود (اتصال خورجيني) بسيار مناسب است. همچنين عبور تأسيسات از داخل اين ستونها مقدور ميباشد. اجزاء ستون بايد در فواصل مناسب بوسيله ورق به يكديگر متصل شوند تا از كمانش آنها جلوگيري شود.
الف) ستون شامل دو ناوداني با بست موازي
ب) ستون شامل دو مقطع I شكل با بست موازي
ج) ستون شامل چهار مقطع نبشي، كه براي انتقال بارهاي سبك مناسب است
3-2 ستونگذاري
ستونهائي كه در اسكلت كار گذاشته شدهاند همگي از نوع Box ميباشند، توسط جوش سرتاسري تهيه شده اند در محل تغيير. مقطع ستونها توسط ورقهاي اتصال و همچنين با خم كردن ورقها اختلاف مقطع در محل اتصال پر شده است تمامي جوشكاري توسط الكترود Exa6o انجام شده سپس در طول ستون توسط نبشيها و خال جوش پله كاني براي بالا رفتن از ستون جهت انجام جوشكاري و يا تيرريزي در ارتفاع تعبيه شده براي ستونگذاري با استفاده از جرثقيل 70 تن، با طول دكل 54 متر عمليات آغاز شد كليه ستونها طبق نقشههاي اجراي روي بدنشان توسط رنگ و شماره مشخصي مثل و غيره نوشته شده و طبق نقشهها در محل خود قرار داده شد. قبل از بلند كردن ستونها با استفاده از گونیا هم مركز بودن انتهاي ستونها و كاملاً افقي بودن آنها اندازهگيري شد و در مواردي با استفاده از ورق آغشته به رنگ که در ته ستوني فشرده مي شد كه اگر تمام مقطع ستون يكنواخت رنگ ميگرفت ستون تراز افقي بود اين امر تعيين ميشد. اگر تراز ستون تأئيد نمي شد توسط برش گاز انتهاي آن بريده ميشود تا به حالت همسطح برسد. براي ستونگذاري ابتدا از ستونهاي كناري شروع گرديد تا هم حائلي براي ديوار مجاور باشد و هم فضا براي تخليه ستونها در وسط محيط كارگاه باقي بماند در داخل Box ستونها قطعه اي جهت اتصال زنجير و قلاب جرثقيل قرار داده شده بودكه با اتصال زنجير ستون براي بلند كردن از سر به وسيله جرثقيل آماده ميشد .
براي شروع كار ابتدا جرثقيل در محل مناسبي قرار گرفت به گونهاي كه دسترسي به تمامي نقاط كارگاه بخصص محل قرارگيري ستونها را داشته باشد و سپس توسط جکهاي هيدروليکي مخصوص ،ماشين در جاي خود ثابت شد و جرثقيل كار خود را شروع كرد. توسط تكنيسين آن كه به راننده با علامت فرمان ميداد قلاب و زنجير به ستونها يكي يکي متصل شده و آن را بلند ميكرد در محل قرارگيري ستونها با گچ، محل دقيق قرارگيري ستون روي بيس پليت مشخص گرديده و پس از قرارگيري ستونها در محل خود دور تا دور پاي ستون به صفحه ستون جوش ميشد.
قبل از عمل جوشكاري با شاقول گيري از تراز بودن ستون اطمينان بعمل مي آمد در پايان جوشكاري كارگر جوشكار توسط پله كان درست شده در ديوار ستونها كه با استفاده از نبشيها تهيه شده بود خود را به بالاترين نقطه رسانيده در زنجير و قلاب جرثقيل را آزاد مي كرد و با آويزان شدن به آن به زمين ميرسيد اين عمل براي تمام ستونهاي موجود به دقت انجام شد و پس از پايان كار جوش نبشی ها و سخت كنندههاي پاي ستونها مطابق نقشههاي اجرائي در محل دقيق آنها انجام شد تا پايداري ستونها در جاي خود كامل شود.
بوم و چرثقيل بهنگام بلند كردن ستونها ممكن است كه قوس بردارد و اين بخاطر اين است كه جرثقيل تحت زاويه مشخصي ميتواند مقدار بار مشخص را بلند كند و اگر بار بيشتري بر دارد باعث واژگوني آن ميشود.
3-2-1 اجراي ستونهاي كناري- خاكبرداري و مهار ديوار همسايه
در اين مرحله براي اجراي ستونهاي كناري بايد خاكهاي باقيمانده در كنار ديوار شمالي برداشته شود ولي براي اطمينان از عدم ريزش ديوار همسايه، ابتدا توسط كارگران تونلها در محل قرارگيري ستونهاي كنده شده پس از دسترسي صفحه به ستونها و اجراي ستونهاي كناري و اتصال تيرهاي اصلي جهت استحكام قاب خاكهاي باقيمانده بين دو ستون توسط كارگران كنده و از محل خارج شد.
پس از اجراي قاب تصميم بر آن شد كه قسمتهاي بالائي ديواره هم توسط پشت بندهاي فلزي مهار شود كه براي اينكار از پروفيل آهن استفاده شد كه به الوارهاي چوبي كه به ديوار تكيه داده شده بود متصل شد و در سوي ديگر به تيرهاي اصلي قاب سازه جوش داده شد. البته شيوه دقيق و صحيح اينكار اينست كه بلافاصله پس اجراي ستونها الوارهاي دايرهاي توسط گوههاي چوبي به جهت عمود بر امتداد ستونهاي ديوار همسايه را در حد فاصل دو ستون مجاور ساختمان همسايه حفظ كند و يا در صورت استفاده از پشتبند بايد در محل اتصال آن به ستونهاي ساختمان همسايه مشخص شود و وزن سازة همسايه از آن نقطه به بالا محاسبه شده و پروفيل پشت بند براي آن نيرو مثل ستون طرح شود و سوي ديگر آن روي خاك رها نشود بلكه با اجراي پي كوچك بتني زير هر كدام پايه آن محكم باشد .
3-2-3 نحوة اتصال ستون به بيس پليت
از آنجائي كه تنش مجاز در فولاد خيلي بيشتراز تنش مجاز در بتن ميباشد نيروي متمركز شده در ستون بايد از طريق صفحات توزيع نيرو به فونداسيون منتقل شود تا تنش به وجود آمده در بتن فنداسيون از مقدار مجاز آن تجاوز نكند توزيع تنش واقعي در صفحة زير ستون داراي مقدار نسبتاً ناچيزي در گوشهها و مقدار بسيار زيادي به وسط ميباشد. براي مقابله با اين تنش خمشي ايجاد شده در صفحات زير ستون يا از طريق افزايش ضخامت صفحه انجام ميشود براي مقابله با نيرو كششي و برش با استفاده بولتهاي كه ميلهگردهائي با ضخامت بالا مثل 23 و به شكل L ميباشد و بالاي آنها را رزوه كردهاند استفاده مي كنند هنگامي كه لنگر خمشي حول محور X داشته باشيم اگر از بولت در محور Y استفاده کنيم اتصال لولا به وجود ميآيد. براي ايجاد اتصال صلب بولتها در چهار گوشه و همچنين در محور Yها مي گذاريم. در محاسباتي كه براي صفحه بيس پليت ميشود ضخامت اين صفحه خيلي مي شود، مثلاً چيزي در حدود 10 تا12 سانتيمتر ميباشند. و چون ورق با اين ضخامت در بازار كم يا اصلاً موجود نمي باشد مي توانيم از ورقهاي سخت کننده استفاده كرد كه كار اين سخت کننده اتصال بين ستون و صفحه بيس بليت و كاهش ضخامت صفحه بيس بليت ميباشد. در بعضي از كارگاه نيز براي اينكه تنش را كاهش دهند با ورقي دور تا دور بيس پليت را تا ارتفاعي ميپوشانند.
3-2-4 اتصال ستون به ستون
طول قطعات نورد شده استاندارد عموماً به 12 متر محدود ميشود ستونها خيلي سنگين و ستونها مركب را بايد در قطعات كوچكتر ساخته و به محل نصب منتقل كرد تا وزن و ابعاد آنها از ظرفيت جرثقيل بيشتر نشود بنابراين دو قطعه ستون بايد با روش مناسب به هم متصل شوند همچنين در يك سازه فولادي ممكن است به دلايل مختلف مانند تغيير بعد مقطع ستون در طبقات مجبور به ساخت اتصال ستون به ستون باشيم در اتصال ستون به ستون براي اطمينان از روي هم قرار گرفتن دقيق قطعات ستون و انتقال مناسب بار وصلههائي در دو انتهاي ستون به صورت عمود بر خط مركز ستون قرار ميگيرد در اتصال ستونهائي كه بار نسبتاً كمي را منتقل مي كنند برش معمولي كفايت ميكند ولي براي ستونها با بار بيشتر محل اتصال بايد بصورت دقيق تراشكاري شود طبق بعضي از آئيننامههاي اجرائي بخشي از بار در محل اتصال ستون به ستون ميتواند بوسيله تماس مستقيم دو قطعة ستون منتقل شود و بقيه بار از طريق اتصالات مناسب تعبيه شده منتقل مي شود، ولي در هر صوت نيروي كشي و لنگر خمشي موجود در ستون بايد توسط اتصالات مناسب انتقال يابد براي تغيير بعد در طبقات سازه از دو روش براي اين كار استفاده شد يكي که داراي تغير بعد زيادي نبوده در اينجا با كم كرد ضخامت ستون و گشاد كردن انتهاي آن ستون در روي ستون قرار گرفت و با جوش اتصال پيدا كرد و بعد به وسيله تسمههائي در دو طرف ستون كه جوش داده ميشوند اتصال كامل شد.
تغير بعد دوم ستون در 2 طبقه بالائي بود و به روش بالا نمي شد استفاده كرد، بدلیل اینکه تغيير بعد خيلي زيادي وجود داشت براي اين متغير بعد از صفحه بيس پليت استفاده شده كه مانند اتصال ستون به پي در باشد در اين روش صفحه فلزي را به ستون زيرين جوش مي دهيم .
3-3 تيرها
3-3-1 انواع مقاطع تيرو شاه تير
تير با مقطع I شكل نورد شده، هم از لحاظ اقتصادي و هم از جهت شكل مقطع بهترين فرم براي تيرهاي اصلي و فرعي ساختمان ميباشد، ولي هميشه امكان استفاده از مقاطع نورد شدة مناسب وجود ندارد. لذا بايد از تير و ورقهاي ساخته شده استفاده كرد. تيرهاي بال پهن در ساختمانها با تعداد طبقات متوسط كاربرد زيادي دارند. يك تفاوت عمده بين تيرهاي نورد شده و تير ورقها وجود دارد، مقاطع نورد شده اقتصاديتر بوده و به طور كلي بر مقاطع ساخته شده ترجيح داده ميشوند، زيرا مقاطع ساخته شده، داراي هزينه ساختن نسبتا زياد و وزن واحد طول بيشتري ميباشد.
الف- مقطع I شكل
مقطع INP كه يكي از مقاطع سبك است و به عنوان تيرهاي فرعي ساختمان كاربرد دارد.
مقطع IPE، از پرمصرفترين مقاطع سازه هاي فولادي است. به دليل وجود جان نازك و بالهاي موازي اين تير بسيار اقتصادي است و قابليت نصب راحت و مناسبي دارد.
مقاطع IPB كه از جمله مقاطع مناسب براي تحمل بارهاي سنگين محسوب ميشود. بخاطر داشتن بالهاي پهن، داراي سختي قابل توجه در دو جهت ميباشند و از آنها به عنوان تيرهاي اصلي استفاده ميشود. در مواردي كه ضخامت سقف محدود باشد، ميتوان از صفحات تقويتي در محل ممان ماكزيمم استفاده كرد.
ب- تير با مقطع ناوداني
مقاطع ناوداني نيز، ميتوانند كاربرد زيادي به عنوان تيرهاي كناري ساختمان داشته باشند.مقاطع ناوداني بصورت دوبل به عنوان تيرهاي اصلي قابل استفاده هستند. مقاطع نورد شده I شكل را مي توان با يك ناوداني كه در روي بال بالايي قرار دارد تقويت كرد. اين تيرها، جهت تير حمال جرثقيل و همچنين تيرهاي لولههاي تأسيسات قابل استفاده است. مقطع ناوداني مي تواند بصورت تير مركب همراه با ورقهاي تقويتي استفاده شود.
ج- مقطع I شكل ساخته شده
در صورتي كه مقاطع فلزي نورد شده استاندارد در دسترس نباشند، با در نظر گرفتن عوامل اقتصادي و پارامترهاي طراحي، ميتوان تير ورق بصورت دلخواه با ابعاد متغير ساخت. در تير ورق با تغيير ضخامت ورق و با استفاده از تكنيكهاي جوشكاري ميتوان مقطع مناسب را بوجود آورد.
د- تير ورق جوش شده
در تير ورقهاي ساخته شده به منظور جلوگيري از كمانش جان بايد از ورقهاي سخت كنندة كافي استفاده شود، علاوه بر آن سخت كنندههاي طولي و همچنين ورق تقويت جان در محل تكيهگاه نيز در داخل
تير بايد نصب شود.
به دلايل مختلف سازهاي و معماري تير، ورقها ميتوانند در محل مورد نياز خم شوند، در محل خم بوجود آمده از سخت كنندههاي شعاعي جهت حذب نيروهاي موجود استفاده ميشود.
و- تيرهاي لانه زنبوري
يكي از انواع تيرهاي فولادي بهينه و سبك كه بوسيله مقاطع نورد شده ساخته ميشود تيرهاي لانه زنبوري ميباشد. استفاده از اين تيرها صرفهجويي قابل توجهي را در مصالح مصرفي موجب ميشود. در صورت ساخت يك تير بصورت لانه زنبوري ممان اينرسي و مدول مقطع آن افزايش مييابد و در نتيجه سختي تير و ظرفيت مقطع، نسبت به تير اوليه (كه تير زنبوري از آن ساخته شده) بيشتر ميشود. به همين دليل ميتوان ميزان فولاد مصرفي را در ساختمان به ميزان قابل توجهي كاهش داد.
براي ساخت تيرهاي لانه زنبوري ابتدا مقطع تير نورد شده بصورت زيگزاگ برش داده ميشود. اين كار ميتواند بوسيله دستگاه برش هوا و يا بوسيله ماشينهاي برش اتوماتيك صورت گيرد. با جابجا كردن دو قسمت برش شده، تير بصورت لانه زنبوري در ميآيد كه پس از آن دو قسمت به دقت جوش ميشوند. فضاي بوجود آمده در اين تيرها محل مناسبي جهت عبور تأسيسات بوده وديگر احتياجي به افزايش ارتفاع سقف و يا تغيير شكل تير نميباشد.
تيرهاي لانه زنبوري به دو روش ساخته ميشوند. در تيرهاي لانه زنبوري ميتوان با نصب ورقهاي مياني بين دو قطعه بريده شده، ممان اينرسي و مدول مقطع تير را تا اندازة مورد نياز افزايش داد.
در هنگام نصب اين تيرها لازم است جان تير در محل تكيهگاه و در زير بارهاي متمركز با ورق تقويت شود.
در تيرهايلانه زنبوري ميتوانازحفرههاي موجود،جهت عبور تأسيسات ساختمان استفاده كرد. اين كار تاحد زيادي باعث كاهش ضخامت سقف ميشود.
3-3-2 اتصال تير به ستون
تيرها اعضائي هستند كه بارهاي افقي سقف را به ستون و از ستون به پي منتقل ميكند به طور كلي در ساختمان كوتاهترين مسير جهت انتقال بار به فونداسيون انتخاب ميشود انتخاب روش مناسب براي ساخت و به كار بردن شبكههاي تيرهاي اصلي و فرعي نقش موثري در مسير انتقال بار در ساختمانهاي فولادي دارد سيستم تيرريزي و سازة فولادي محل كارآموزي به صورت شبكه شطرنجي بود در اين نوع شبكه تيرريزي تيرها در هر دو جهت در دورن سقف قرار گرفته و بار را به ستون منتقل ميكند در اين سيستم سازهاي، سقف داراي تيرهاي اصلي و فرعي ميباشد كه تيرهاي فرعي بارها را در دهانة طولانيتري حمل ميكنند اين بارها به تيرهاي اصلي منتقل ميشوند تيرهاي اصلي نسبت به تيرهاي فرعي بارهاي نسبتاً سنگينتري را منتقل ميكنند انتقال بار در سقفهاي كامپوزيت نيز از اين طريق صورت ميپذيرد دال اجرا شده بار را به صورت يكطرفه به تيرهاي اصلي در اين سازه همگي از تير ورق ميباشند و تيرهاي فرعي از IPE و تيرهاي لانه زنبوري ميباشد روش تيرريزي شطرنجي باعث ميشود كه مقطع ستون بصورت مربع شكل در آيد و در نتيجه باعث ميشود ممان اينرسي در دو طرف x و y با هم مساوي باشند و همچنين باعث اجراي راحت عمليات ساختماني مثل ديوار چيني ميشود.
3-3- 3 اتصال لولا
در اتصال لولا نيروي برشي فقط به وجود ميآيد براي ايجاد اتصال لولا يك نبشي كه به ستون جوش داده ميشود و پس از آن تير را روي نبشي قرار ميدهند و آن را به ستون جوش ميدهند بعد از آن از نبشي ديگري در روي تير استفاده ميكنيم اين نبشيها همگي بايد توسط مهندس محاسب محاسبه شود و بايد به همان اندازة محاسبه شده بريده و در جاي خود قرار گيرند تا اينكه همه تيرها و ستونها به صورت صاف اندازهگيري شده و طبق نقشة معماري اجراي شوند و مشكلي را به وجود نياورند نبشي بالائي را محاسبه نميكنند و فقط نبشي پائيني را محاسبه ميكند همچنين طول جوش نيز در اين اتصال محاسبه ميشود در نبشي بالائي فقط بالا و پائين آن جوش داده ميشود و در نبشي پائيني كنارههاي آن نيز جوش داده ميشود اگر نيروي وارده زياد باشد ميتوانيم از لچكي نيز در زير تير براي مقاومت آن استفاده كنيم.در بعضي از تيرها نيز نبشي به دو طرف جان جوش داده ميشود .
3-3-4 اتصال صلب
در اتصال صلب علاوه بر نيروي برشي ممان هم داريم روشهاي مختلفي براي ايجاد اتصال صلب وجود دارد كه در زير به يك نمونه آن اشاره ميشود يكي از آنها بدين صورت است که ورقي در زير تير به ستون جوش ميدهيم اين ورق را كه انتهاي آن با زاويه ْ45 درجه برش كوچكي ميدهيم و توسط جوش شياري به ستون متصل ميكنيم سپس تير را در روي آن به صورت شاقولي قرار داده و به صفحه جوش ميدهيم طول جوش لازم نيز بايد محاسبه شود ولي بايد حتماً دور تا دور ورق را جوش دهيم بعد در بالاي آن نيز ورقي را مثل ورق پائين روي تير جوش ميدهيم در آخر نيز ميتوانيم با لچكياي در زير تير به مقاومت بيشتر آن كمك كنيم.
اتصال صلب داراي خرج بسيار و همچنين مقدار زيادي فولاد ميباشد نظر مهندسان در كارگاه كارآموزي اين بود كه مي توان به وسيله مهاربندهاي مناسب ساختمان امنتر و صرفهجوئي در مصرف فولاد و هزينه برش و جوش و كارگر به طور كلي به علت كمبود جوشكار ماهر و ضعف در اتصال روش خيلي مناسبي در ايران نميباشد و به خاطر همين مسائل در كارگاه از اتصالها صلب استفاده نشد و همگي اتصال تير به ستون و تير به تير از نوع لولا بودند.
3-4 مهاربندي در قابهاي فولادي
نيروي افقي به وجود آمده توسط بار زلزله و عواملي ديگر به سيستمهاي صلب داخلي به قابهاي فولادي منتقل ميشود مهاربندي در دو جهت در ساختمان ايجاد ميشود.
هر چه ارتفاع ساختمان بيشتر باشد نيروها و تغيير شكلهاي ناشي از بارهاي جانبي در آن بيشتر است بنابراين مهاربندي در اين ساختمانها اهميت بيشتري دارد.
3-4-1 نظامهاي سيستم مهاربندي
سيستمهاي مهاربندي براي انتقال نيروي افقي بايد حداقل در دو جهت غيرموازي و حداقل در سه محل قرار گيرند تا در برابر نيروهاي جانبي عمود بر مقاوم باشند در يك ساختمان با مهاربندي متقارن هر شبكه مهاربندي تنها نيروي افقي موازي با آن شبكة مهاربندي را جذب ميكند. در ساختمانها با مهاربندي نامتقارن اعمال بار افقي ممكن است باعث ايجاد ممانهاي در سازه شود.
3-4-2 انواع سيسمتهاي مهاربندي
يك قاب فولادي به روشهاي زير در برابر نيروي افقي و جانبي مقاوم ميشود.
1- سيستم صلب:
سازه فولادي با استفاده از اتصالات ممانگير كه شامل اتصالات صلب بين تير و ستون ميباشد و در اثر اعمال بار ممكن است تغيير شكل در اين اعضا به وجود آيد. در اين سازهها ممكن است اعمال بار اتصال مفصلي نيز وجود داشته باشد. براي به كارگيري از اين سيستم احتياج به يك جوشكار ماهر ميباشد زيرا اگر بخواهيم كه فقط از اين سيستم در برابر بارهاي جانبي استفاده كنيم سيستم مناسبي نميباشد و حتماً بايد جوشها با دقت كامل انجام شود.
2- سيستم بادبندي
يك قاب مثلث بندي شده به وسيله اعضاي نور شده تشكيل شده است اين اعضا بارهاي افقي را به صورت نيروهاي كششي يا فشاري به ستوني منتقل ميكند به كار بردن سيستم بادبندي به همراه اتصالات صلب مي تواند صلبيت را چند برابر كند.
3- ديوارهاي برشي
ديوارهاي برشي به شكل ديافراگمهاي كم و بيش صلب و از جنس بتن ساخته شده، نيرويها جانبي را به صورت برشي و خمش انتقال ميدهند اين ديوار از بتن مسلح ساخته است.
3-4-3 قابهاي صلب
اين قابها به گونهاي ساخته ميشوند كه براي ايجاد پايداري تعداد كافي اتصال صلب در آنها به وجود آمده باشد در اين سيستم هيچ مهاربندي قطري در بين قابها وجود ندارد و دهانه ها كاملاً آزاد ميباشد. با وجود اين استفاده از قابهاي صلب پر هزينهترين راههاي مهاربندي قابلهاي فولادي ميباشد و اين روش به عنوان آخرين روش پيشنهاد ميشود سازههاي صلب با دهانههاي بلند بسيار انعطاف پذيرند و تغيير شكلهاي جانبي در اين سازهها بسيار زياد ميباشد اين قابلها ممكن است حالتهاي مختلفي داشته باشند فرم مستطيلي از عمدهترين اشكال آنها است كه اجزاي تشكيل دهنده آن به كمك اتصالات صلب و مفصلي به يكديگر متصل شدهاند.
3-4-4 محاسبه تعداد قابهاي صلب مورد نياز
طراح اغلب با آن سوال مواجه است كه چه تعداد از ستونهاي ساختمان بايد بصورت قابهاي صلب مهاربندي شود در پاسخ بر اين سئوال يك سازه فلزي را مثال مي زنيم راه حل اول به وجود آمدن اتصالات صلب بين تمام تيرها و ستونهاي موجود در ساختمان ميباشد در اين حالت تمامي اجزاء در انتقال بار جانبي مشاركت مي كنند و فونداسيون از طراحي كامل برخوردارند.راه حل دوم استفاده از دو قاب صلب در جهت طولي است در اين روش نيروي جانبي فقط به وسيله قابهاي صلب تحمل مي شود و ساير ستونها باريك و سبك ميباشد فونداستونها منفرد و با ضخامتهاي زياد طراحي ميشود.
3-4-5 قابهاي بادبندي
مؤثرترين و اقتصادي ترين روش مهاربندي ساختمان استفاده از قابهاي مهاربندي شده به وسيله اعضاي بادبندي است. از ديدگاه سازهاي قابهاي بادبندي مانند طرههاي عمودي ثابت شده در يك پايه صلب ميباشند.
در قابهاي چند طبقه بادبندي با عرض كم، در اثر اعمال بارهاي جانبي، تغييرشكلهاي بسيار زيادي به وجود مي آيد و همچنين عكسالعملهاي بسيار بزرگي در اعضاي ضربدري و ستونها به وجود ميآيد در اين حالت هر چه فاصله بين ستونهاي قاب بادبندي كمتر شود اين نيروها بيشتر ميشود در بادبندهائي كه كل عرض ساختمان را ميگيرند نيروي اعضاي بادبندي بسيار كمتر و تغيير شكلهاي سازه كمتر ميباشد سختي قابهائي كه داراي مهاربندي لاغر ميباشند ميتواند به وسيله اضافه كردن اعضاي قطري افزايش يابد. اين اعضاي قطري به ستونهاي بيروني ساختمان متصل شده و موجب كاهش تغيير مكانهاي افقي ميشود با اضافه كردن اين اعضا محدوديتهائي در نقشههاي معماري و نماي ساختمان به وجود ميآورد در ساختمانهاي بلند مرتبه با ايجاد يك شبكه مهاربندي افقي در بالاترين طبقه ساختمان مي توان اثر مشابهي را مانند مورد قبلي به وجود آورد و سختي اين ساختمان را به ميران قابل توجهي افزايش داد.
3-4-6 طبقه بندي قابهاي بادبندي بر روي پلان
مهاربندي عمودي لازم است حداقل در دو جهت بر روي پلان ايجاد شود اين مهاربنديها موانعي در درون سازه به وجود آورده و آزادي طراحي دروني را از بين ميبرند اگر مهاربندي در داخل ساختمان ايجاد شود لازم است يك سري ديوار دائمي در ساختمان به وجود آيد.
3-4-7 طبقهبندي سيستم بادبندي ارتفاع
يك روش طبقهبندي قرار دادن پانلهاي مهاربندي شده به صورت عمودي بر روي يكديگر ميباشد پانلهاي مهاربندي شده مي توانند در طبقات مختلف مكانهاي گوناگون قرار گيرند در اين سيستم نيروهاي افقي از طريق سقفهاي صلب منتقل ميشود. جهت توزيع بار در روي فونداسيون مي توان از ديوارهاي حائلي، در روي تراز پي استفاده كرد. سيستم ديگري براي مهاربندي استفاده از بادبندهاي نصب شده در تمام ديوارهاي خارجي ساختمان ميباشد.
3-4-8 تأثير سيستم مهاربندي عمودي بر روي فونداسيونها
ستونها در اطراف قابهاي بادبندي شده هم تحت اثر نيروي وارد شده از طرف سقف مي باشند و هم بارهاي ايجاد شده در بادبندها را منتقل ميكنند. بار سقف در ستونها نيروي فشاري ايجاد مي كنند ولي در اثر اعمال بارجانبي در ستونهاي اطراف قاب بادبندي نيروهاي كششي و فشاري ايجاد ميشود. بنابراين در اثر اعمال بارجانبي در ساختمان نيروي فشاري كاهش مييابد. كه در اين صورت نيروي كششي بسيار زيادي در بادبند به وجود آمده و باعث ميشود فونداسيون از جاي خود كنده شود بنابراين توصيه ميشود كه در دهانههاي كوچك در اطراف از بادبند استفاده نشود و يا در صورت استفاده از بادبند بايد فونداسيون به مقدار كافي سنگين شود و يا بصورت نواري و با شكلي طرح شود در كارگاه كارآموزي براي حل اين مشكل دور تا دور ساختمان را به وسيله ديوار برشي در 2 طبقه پاركينگ و هم كف مهاربندي كردند.
3-4-9 بادبند X شكل
در كارگاه از دو نوع بادبند استفاده شد يكي بادبند X شكل بود و ديگري بادبند V شكل براي ساخت بادبند X شكل ورقههائي را به عنوان ورقههاي اتصال كه به شكل يك مربعي كه در يك ضلع خود برش خورده به وسيله دستگاه برش ميبريم اين ورقهها همگي بايد محاسبه شده باشند بعد اين ورقهها را در چهار گوشه قاب فلزي به ستونها جوش ميدهيم جوش اين ورقهها به صورت سربالا ميباشد كه جوش مشكلي ميباشد بايد دقت شود كه ورقههاي اتصال همگي در جاي خود جوش داده شود و گر نه باعث ايجاد ممان در ستون و عضو بادبند ميشود.
براي ساخت اعضاي قطري از دو نبشي استفاده شده اين دو نبشي از داخل به هم وصل كرده و بصورت يك قوطي درآورده و بين آنها به وسيله ورقهاي جوش ميدهند دليل استفاد از اين حالت افزايش طول جوش و در نتيجه مقاومت بيشتر مي باشد.
در محل اتصال دو عضو قطري را به وسيله ورقي كه به كانكشن پليت معروف است جوش داده ميشود اين ورق مستطيل است و بايد ابعاد آن محاسبه شود اين ورق را هم بصورت طولي و هم بصورت قطري در محل اتصال قرار ميدهند.
از مواردي كه بايد در ساخت بادبند x شکل به آن توجه كرد در قرار گرفتن بادبند در محور ورقهاي اتصال ميباشد در غير اينصورت اين امر باعث ايجاد ممان در عضو بادبند مي شد بايد به نكته اشاره شود كه نبايد تمام عضور را به طور سراسري جوش داد زيرا اين كار باعث ميشود اگر تركي در جوش باشد تا انتهاي محل جوشكاري اين ترك ادامه پيدا كند. براي حل اين معضل ميتوان جوش را به صورت زيكزاكي در بالا و پائين انجام .
3-4-10 بادبند V شكل
اين بادبند نيز از صفحات اتصال و اعضاي قطر تشكيل يافته است براي ساخت اين بادبند به وسيله دستگاه برش صفحات اتصال را برش ميدهيم كه اين صفحات به شكل مستطيل ميباشند و در بالا تقريباً در وسط به تعداد 2 تا و در پائين و چسبيده به ستون ميباشد اين ورقها نيز بايد در مرحله محاسبات محاسبه شده و به اندازة محاسبة شده بريده و در جاي خود درست جوش داده شوند جوش در صفحات بالائي به صورت گوشه ميباشد در صفحات پائين به صورت جوش از بالا به پائين و همچنين جوش گوشه به تير و ستون متصل ميشود اين صفحات بايد حتماً در وسط پهناي ستون و وسط بال تير جوش داده شود بعد از آن نوبت به ساخت اعضاي قطری ميباشد كه ساخته شده از دو نبشي ميباشد و به اين صورت عمل ميكنيم يك نبشي را به يك طرف صفحه اتصال جوش ميدهيم و بعد از آن نبشي ديگر را موازي لب به لب با نبشي ديگر در طرف ديگر آن جوش ميدهيم در بين دو نبشي نيز مي توانيم از ورقهاي كوچكي بين آنها براي اتصال بهتر استفاده كنيم نكته اي كه بايد به آن توجه شود اين است كه اعضاي قطري حتماً بايد از وسط صفحات آن عبور داده شود علت اينكه دو نبشي از داخل به هم جوش داده ميشود اينست كه طول جوش بيشتر شود و در برابر نيروهاي جانبي مقاومت بيشتر از خود نشان دهيد.
در بالاي بادبند در روي تير و بين صفحات اتصال براي جلوگيري از تغيير شكل تير و جلوگيري از پيچش از استيفر استفاده ميكنيم اين استيفرها را در دو طرف و به فواصل مساوي در روي تير جوش ميدهيم .
3-5 ديوار برشي
طبق محاسبات و نقشههاي اجرائي در محل اتصال ديوار برشي با ستون يكسري برشگير طراحي شدند و اجرا گشتند ديوار برشي دور تا دور ساختمان در دو طبقة پارگينگ و هم كف قرار دارد برش گيرها عبارتند از يكسري از ضايعات آهن كه به اندازههاي مساوي در حدود 5 ×10 سانتي متر بريده شده كه در فواصل مساوي و در بعدي از ستون كه با ديوار برشي تماس دارد جوش داده ميشود. هدف از اجراي اين برشگيرها درگير كردن مناسب بتن ديوار برشي با ستونهاي مركزي ساختمان و انتقال كامل نيروهاي زلزله به ديوار برشي ميباشد بعد از اجراي برش گيرها ميلگردهاي طولي با رعايت طول مناسب به ميلگردها قبلي كه از ميلگردهاي سقف ميباشد توسط سيم مفتولي 5/1 بسته و در جاي خود قرار گرفت اين ميلگرد در گوشه به تعداد بيشتري استفاده ميشود زيرا كشش در اين نواحي بسيار ميباشد و بايد اين نقاط تقويت شود. بعد از بستن آرماتورهاي قائم نوبت به بستن آرماتورهاي افقي رسيد بدين ترتيب كه پس از بستن دو و سه رديف آرماتورهاي افقي توسط سيم مفتولي 5/1 به آرماتورهاي قائم يك آرماتور افقي در بالا بسته ميشود كه به آن شابلون ميگويند چرا كه به هنگام بستن آرماتورهاي قائم بايد مربع بودن شبكه آرماتورها كنترل و رعايت شود تا در اثر خطاي ديد از پائين آرماتورهاي قائم كج بسته نشده و شبكه آرماتورها نافرم و نامنظم نشود بعد براي مقابله با كشش در ديوار برشي در قسمتهاي گوشة بالا و پائين به وسيله ميلگردها بريده شدهاي كه با مفتول به شبكه آرماتور وصل ميشود تقويت مي شود .
5-1 انواع قالبهاي ديوار
دستة مهمي از قالبهاي قائم، قالبهاي ديوار ميباشد. از نظر شيوة ساخت و استفاده قالبهاي ديوار به صورت زير طبقهبندي ميشوند:
1- قالبهاي سنتي؛ 2- قالبهاي پانلي (مدولار)؛ 3- قالب يكپارچه (ويژه)؛ 4- قالب بالا رونده؛
1- قالبهاي سنتي ديوار
صفحة رويه اين قالبها معمولاً از الوارهاي چوبي به ضخامت 15 تا 25 و عرض 150 تا 200 ميليمتر ساخته ميشود و پشت بندهاي قائم و افقي آنها چهار تراشهاي چوبي ميباشند. الوارهاي صفحة رويه معمولاً به كمك ميخ به چهار تراشهاي قائم متصل ميشوند. پشتبندهاي افقي نيز به طور موقت با ميخ به پشتبند قائم متصل ميشوند و پس از واداشتن قالب ديوار، دو پشت بند افقي متقابل به كمك بولت و يا سيم نجاري به هم بسته شده و محكم ميشوند.
نكتة مهم در مورد قالب هاي سنتي اين است كه هندسة آن به طور خاص منطبق بر هندسة قطعهاي است كه براي آن ساخته ميشود و بعد از قالببرداري معمولاً بايد تحت تعمير قرار گيرد و يا هندسة آن براي انطباق با قطعة ديگر كاملاً بهم بخورد. اين قالبها معمولاً در پاي كار ساخته شده و وا داشته ميشوند. تعداد تكرار آنها محدود بوده و مهمترين مزيت آن ساخت آسان آن به كمك گروهي قالب ساز نجاري است و معمولاً گروه قالب بند، تخصص ساخت و تعمير و نصب قالب را نيز به عهده دارد.
2- قالبهاي پانلي ديوار
زمان زيادي كه بابت ساخت و يا ايجاد تغييرات در قالبهاي سنتي صرف مي شد. پيمانكاران كارهاي بتني را به فكر ساخت پانلهاي پيش ساخته انداخت كه جفت و جور كردن آنها به يكديگر ساده بوده و با اتصال قطعات مختلف آنها به يكديگر، ميشد هندسه مورد نظر را حاصل نمود. اولين سري قالبهاي پانلي، عبارت بود از پانلهايي با روية چند لايي كه توسط كلاف و پشت بند چوبي تقويت ميشد. اين پانلها غالباً توسط گروههاي نجاري در پاي كار ساخته ميشد، ليكن مونتاژ و واداشتن آنها بر عهدة گروه نصاب قرار داشت. بدين طريق اولين تجربه در تفكيك وظايف گروههاي قالب ساز و نصاب قالب شكل گرفت. بعدها ساخت پانل ها به صورت توليد كارخانهاي در آمد و بدين ترتيب استفاده از مصالح ديگر به جاي چوب در ساخت پانلها مورد توجه قرار گرفت كه انواع متداول آن به شكل زير است:
الف- پانل با روية چند لايي و كلاف و پشتبند فلزي يا آلومينيومي
ب- پانل با رويه و كلاف و پشت بند فلزي (پانل تمام فلزي)
پ- پانلهاي آلومينيومي
نكتة مهم در استفاده از قالبهاي پانلي درزبندي بين پانل ها است كه بايد به دقت انجام شود.
3- قالبهاي يكپارچة ديوار
در صورتي كه قطعهاي با هندسه ثابت ولي با تكرار زياد داشته باشيم، بهتر آن است كه براي آن قالب يكپارچه ساخته شود. در چنين حالتي علاوه بر افزايش سرعت قالببندي و قالببرداري، نماي بتن نيز با توجه به حذف درز بين قالبها، كاملاً يكدست و يكپارچه حاصل ميگردد.
4- قالبهاي بالارونده
در صورت كه ارتفاع ديوار بنا به هر علتي بلند باشد، ديوار بايد به صورت مرحلهاي اجرا گردد. هر مرحله اجراي ديوار را «ليفت» گويند. در اجراي سنتي براي اجراي مراحل مختلف ديوار بر روي هم، لازم است دو طرف ديوار داربست بندي گردد. در شيوة مدرن قالببندي، با ابداع قالب بالارونده، قالب هر مرحله به مرحلة قبلي متكي شده و قالب همانند يك صخره نورد به سمت بالا صعود كرده و مراحل فوقاني ديوار را به اجرا در ميآورد، بدون اينكه نياز به داربست جانبي داشته باشد.
در اين حالت در حدود 50 تا 70 سانتيمتري از بالا، سوراخي در ديوار كار گذاشته ميشود. قالب توسط جرثقيل بلند ميشود و پاي آن در سوراخ مذكور توسط بولت محكم ميشود و قالب توسط جك در وضعيت شاقول تثبيت ميشود. سوراخ ليفت اول در ليفت دوم نيز ايجاد ميگردد تا در اجراي ليفت سوم مورد استفاده قرار گيرد. عنوان سكوي زير قالب هم به عنوان تكيه گاهي براي قالب است و هم از آن به عنوان سكويي براي پرسنل قالب بند و بالاخره لكهگيري ليفت پايين استفاده ميشود.
3-5-2 بتنريز ديوارهاي برشي
پس از بستن شبكه آرماتورها و قالب بندي نوبت به بتن ريزي ديوار برشي بود. بتن در خود كارگاه توسط يك مخلوط كن بتن به ظرفيت 350 كيلوگرم ساخته شد و در محل ريخته شد. شن مورد نياز از نوع فندوقي بود و ماسه نيز از داخل چاه قديمي ساختمان كه بدون گرد و خاك بود تهيه شد و نوع سيمان از درجه 2 بود چون ويبره كردن مشكل بود با استفاده از روان كننده بتن را روان كردند تا بتن متراكم شود و در همه جاي شبكه قرار گيرد پس از 2 روز قالبها را باز كردند. بعد از باز شدن قالبها در قسمتهاي كه بتن نفوذ نكرده بود يا در جاهائي كه دانهها جدا شده بودند ر ا به وسيلة چسب بتن تعمير كردند.
3-6 سقف
در يک ساختمان چند طبقه سقف عامل جدائي طبقات ميباشد علاوه بر انتقال بارهاي افقي و قائم براي سقف بايد پوشش لازم براي محافظت در برابر صوت، حرارت مرطوب در نظر گرفته شود به همين منظور لازم است از يك ساختار چند لايهاي در سقف استفاده شود.
- لايه اصلي كه وظيفه انتقال بار را بعهده دارد (تيرها و دالسقف)
- لايه زير سقف كه بعنوان پوشش زير سقف به كار ميرود (سقف كاذب)
- پوشش روي سقف كه با توجه به نوع كاربري ساختمان از چند لايه تشكيل شده است. (كف پوش عايق).
از انواع سقفها مي توان به سقفهاي كامپوزيت، تيرچه بلوك، دال بتني و طاق ضربي و غيره ميتوان استفاده كرد.
سقفي كه در كارگاه استفاده ميشود سقف كامپوزيت بود كه يك سقف با سيستم مركب بين بتن و فولاد ميباشد براي ساخت سقف كامپوزيت تيرها كه از انواع لانه زنبوري ميباشند را به تيرهاي اصلي جوش ميدهند فاصله بين تير آهنها بين 5/1 تا 2 متر ميتواند باشد كه در كارگاه فواصل را 2 متر انتخاب كرده بودند و طول دهانههاي تيرريزي شده نيز بين 8 تا 20 متر ميباشد.
وقتي كه تيرها را قرار دادند در روي آنها گل ميخ جوش ميدهند به دليل اينكه گل ميخ در بازار موجود نميباشد از بريدن ناوداني به جاي گل ميخ اسفاده شده علت استفاده از گل ميخ اتصال بين بتن و فولاد مي باشد سقف در جهت عمود بر تيرها به فاصلة 25 سانتيمتر ميلگرد با قطر 12 كه كارشان انتقال نيرو به تيرها ميباشد را قرار ميدهند و بعد ميلگردهاي حرارتي را در جهت عمود بر ميلگردهاي اصلي با فاصلة30 سانتي متر و با قطر 10 قرار ميدهند كه كار اين ميلگردها مقابله در برابر نيروي كشش بتن و ترك روي سقف ميباشد كه اين تركها ناشي از فعل و انفعالات داخل بتن ميباشد ميلگردها را با سيم مفتول 5/1 به هم وصل مي كنند.
وقتي كه شبكه ميلگرد آماده شد نوبت به بتن ريزي ميباشد بتن توسط ماشينهاي حمل كنده بتن به محل آورده مي شود و توسط پمپ بخش ميشود قطر بتن چيزي در حدود 8 سانتي متر ميباشد و اين قطر كم باعث سختي و ويبره كردن بتن ميشود ولي با اين حال بتن حتماً بايد ويبره شود بعد از ويبره كردن نوبت به صاف كردن سطح بتن ميباشد كه توسط كارگران و به وسيلة ماله سطح بتن صاف مي شود. از مزاياي سقف كمپوزيت. سبك بودن اين سقف، سريع بودن اين سيستم و قالببندي راحت آن ميباشد.
3-6-1 قالببندي سقف
با استفاده از الوارهاي چوبي و پايههائي (رستك) چوبي كه اين الوارها را در ارتفاع مناسب نسبت به تيرهاي زنبوري قرار مي داد قالب بندي شروع شد الوارها در طول دهانه و به موازات تيرهاي زنبوري قرار گرفت كه زيرآنها مكعبهاي چوبي با پايهها و در جهت عمود بر الوارها قرار ميگرفت روي اينها توسط ورقهاي حلبي سبك و صاف پر ميشد و پيش از آماده شدن تمام سقف توسط پمپ بتن سقف و ديوار برشي همزمان اجرا ميشد قالبهاي چوبي توسط ميخ بهم وصل شد كه پس از خشك شدن بتن سقف براي باز كردن آنها مشكلاتي وجود داشت و گاهي باعث شكسته و خراب شدن قالبهاي چوبي و الوارهاي آن ميشد قالبها پس از 2 روز آبدهي بتن و گيرش بتن باز شد.
3-7 ديوار بتني
در محوطه رمپ پاركينگ به دليل ضعف در ديوار همسايه قرا ربر اين شد كه از ديوار بتني به ضخامت 60 سانتي متر در پايين و 40 سانتيمتر در بالا استفاده شود براي همين منظور ديوار بتني با فونداسيون طراحي گرديد كه اين ديوار و فونداسيون به صورت متناوب اجرا شد قبل از اجراي اين ديوار خاك به وسيله ابزار ساده و دستي از محل بيرون آورده شد و در فواصل مختلفي براي جلوگيري از ريزش ديوار همسايه كه ديواري خيلي ضعيف و قديمياي بود نوارهائي از خاك باقي گذاشته شد و بوسيله تيرهاي آهني پشتبندي ايجاد گرديد.
3-7-1 فونداسيون ديوار
در طراحي اين ديوار به دليل وجود همسايه از طراحي پنجة ديوار صرفنظر شد و به خاطر همين پاشنة ديوار را خيلي بزرگ طراحي كردند براي قرارگيري فونداسيون يك سطح بتن مگر با ضخامت 5 سانتيمتر كه بتن سبكي با عيار 150 كيلوگرم ميباشد را كه كف فونداسيون ريختند اين سطح براي ايجاد سطح صاف تشكيل شد بعد از ريختن بتن مگر شبكه ميلگرد فونداسيون بسته شده براي اينكه ميلگردها در فواصل خود قرار گيرند از فاصله دهندهها استفاده ميكند كه اين يک جسم پلاستيكي است كه ميلگرد در بالاي آن قرار مي گيرند و بعد از بتن ريزي در خود محل باقي مي مانند .
بعد از ميلگرد گذاري يك طرف فونداسيون را با قالب چوبي ميپوشانيم يك سري ميلگرد انتظار را براي ريختن بتن در مرحلة بعدي بيرون قرار ميدهيم در پشت ميلگرد ديوار بوسيله نايلون يك سطح عايقي را براي عدم ورود آب به بتن و از دست دادن آب بتن قرار مي دهيم.
بعد از قرار آرماتورگذاري فونداسيون بتن را با مصالح موجود با عيار 400 كيلوگرم در 3 مرحله ميريزيم و بعد از هر مرحله به وسيلة ويبراتور ويبره ميكنيم مقدار ويبره بايد طوري باشد كه تمام حبابهاي هوا را بيرون وارد و به حدي نباشد كه آب بتن را جدا كند.
به علت سرما هوا براي جلوگيري از يخ زدن بتن از ضد يخ استفاده شد براي استفاده از ايـن ضـد يخ بايد به دستور العمل اين ماده استفاده كرد تا خسارتي به بتن وارد نكند.
3-7-2 رامكا
براي قالب بندي بتن ديوار براي اينكه بتوانيم تكيهگاهي براي قالب ايجاد كنيم از رامكا استفاده ميكنند رامكا در حقيقت يك پاشنه ميباشد كه وسيله يك قالب چوبي به ارتفاع حداكثر 30 سانتيمتر كه با ميلگردهاي ديوار بسته ميشود ساخته ميشود .
3-7-3 ديوار بتني
پس از سفت شدن فونداسيون نوبت به اجراي ديوار بتني ميرسد. اين ديوار نيز گوشة پائين و بالا آن دچار ضعف ميباشد در نتيجه به ميلگرد بيشتري نياز دارد. پس از اجرای ميلگردها به وسيله سيم آرماتور نوبت به قالببندي اين ديوار ميرسد چون ارتفاع اين ديوار 6 متر ميباشد قالب بندي به صورت بالا رونده است در طراحي اين ديوار شيبي در حدود 2% قرار داده شده است تا سنگيني ديوار را تحمل كند و به مرور زمان اين ديوار صاف شود اين ديوار در معرض ديد قرار دارد بايد به وسيله الوارها 3 متري كه درز ندارد قالب بندي شود.
قبل از قالب بندي در قسمت انتهائي ديوار به وسيلة نوار لاستيكي داخل ديوار عايق بندي مي شود عرض اين عايق نواري 25 سانتي متر بوده و بين آرماتورها قرار ميگيرد.
قالبها را قبل از نصب بايد به وسيله روغن چرب نموده بعد از هر 5/1 متر قالببندي كه بتن ريخته شده مرحله بعدي قالببندي را انجام مي دهند و در کل در سه مرحله قالب را بالا ميبرند.
بتنريزي در هر قسمت قالب بندي در سه مرحله انجام ميشود و پس از هر مرحله بايد به وسيله دستگاه ويبراتور ويبره شود در هر مرحله ويبره زدن بايد نوك ويبراتور در حدود 10 سانتيمتر كه بتن قبلي فرو رود و با هم ويبره شوند اين عمل باعث يكنواخت شدن بتن ميشود.
3-8 زهكشي
در قسمتي از ديوار بتني كه به ديوار همسايه چسبيده است بعلت وجود چاه دچار مشكل جمع شدگي آب در پشت ديوار وجود داشت به همين منظور بايد به روشي اين آبها را جمع و چاهي سرازير ميكرديم تا مشكلي براي ديوارمان به وجود نياورد. براي اين منظور پشت و بين ديوار بتني از يك لولة پليكا كه مشبك شده بود استفاده كرديم و اين لوله را كاملاً در محل تماس با چاه قرار داديم سپس روي اين لوله را با شن و ماسه پوشانديم و اين لوله را به سمت چاهي هدايت كرديم.
در قسمتي از كارگاه نيز همين مشكل را با شدت بيشتر داشتيم كه علاوه بر زهكشي از عايق رطوبتي نيز در آنجا استفاده شد .
3-9 ميلگردها
بتن ذاتاً شكننده، مقاوم در فشار ولي ضعيف در كشش و فاقد شكل پذيري است. از طرف ديگر ميلگردهاي فولادي باريك عليرغم مقاوم بودن به كشش و كاملاً شكل پذير بودن قادر به تحمل بارهاي فشاري قابل ملاحظه نيستند ميلگردها به دو صورت هستند آجدار و ساده نوع آجدار داراي اشكال مختلفي ميباشد كه آجها باعث افزايش چسبندگي و حذف لغزش بين ميلگردها و بتن ميشود و عملكرد آنها شبيه آج روي لاستيك است. ميلگردهاي فولادي صاف كه اولين شكل ميلگردها بودهاند در حال حاضر به عنوان دور پيچ ستونها و ميلگردهاي درز انبساط كاربرد داشته و براي ساخت شبكههاي ميلگرد نيز استفاده ميشود.
تركيبات شيميائي ميلگردها باعث ميشود كه ميلگردهائي با خواص مكانيكي مختلف داشته باشيم ولي نبايد از خواص مكانيكي استاندارد دور شويم. خواص مكانيكي ميلگردها عبارتند از: مقاومت تسليم، مقاومت كششي، ازدياد طول و خمش پذيري است. آرماتورها بايد به روشي حمل و انبار شوند كه دچار خميدگي در خارج از صفحه شكل داده شده نگردند آنها نبايد مستقيماً روي زمين انبار شوند. انبار كردن آرماتورهاي فولادي در فضاي باز باعث زنگ زدگي آنها در بيشتر موارد ميشود. مناسب بودن آرماتورهاي زنگ زده موضوع بحث برانگيزها طي سالهاي گذشته بوده است مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه يك لاية نازك يا پوستة اكسيدي محكم به جاي اثرات زيانآور بر روي چسبندگي بين فولاد و بتن عملاً باعث بهبودي خواص چسبندگي فولاد ميگردد. هنگامي كه آرماتورها به نحو بسيار بدي زنگ زده باشند، سطح مقطع عرضي ممكن است به ميزاني كاهش يافته باشد كه آرماتورها جهت استفاده مناسب نباشند اين امر را مي توان با تميز كردن وزن نمودن يك قطعه از آرماتور جهت اطمينان از بر آورده شدن مشخصات كنترل نمود. قبل از استفاده از آرماتورها براي تميز كردن از پرس فلزي استفاده مي كنند .
معموليترين طريقه بستن آرماتورها به يكديگر استفاده از سيم آرماتوربندي است. معمولاً سيم نرم شده به قطر حدود 1 تا 5/1 ميلي متر مورد استفاده قرار ميگيرد و حدود 5/4 تا 7 كيلوگرم سيم به ازاء هر تن آرماتور مورد نياز است. و به منظور جلوگيري از جابهجائي، آرماتورها در نقاط تقاطع به يكديگر بسته مي شود و نيازي به بستن سيم در هر تقاطع ها نميباشد. بستن سيمهاي آرماتوربندي فقط به منظور نگهداري آرماتور قبل از بتنريزی است و هيچ افزايش مقاومتي براي سازه ايجاد نمينمايد.
3-10 تست جوش
يك سازه فولادي را كه مهندس معمار آن را ترسيم و مهندس محاسب آن را محاسبه ميكند و با صرف هزينه بسيار بنا ميكنند همگي به جوشكاري آن بستگي دارد چه بسيار ساختماهائي كه محاسبة دقيق شده آن ولي با بيدقتي جوشكار و عدم نظارت و استفاده از استاندارهايهاي فني معمول و با كوچكترين زلزلهاي ، اعضاي آن ساختمان از هم جدا شده و بر سر ساكنان آن خراب ميشود.
هر چند كه جوشكار ماهر باشد ولي يك اشتباه كوچك ميتواند تمام محاسبات را بر هم بزند بنابراين لازم است كه هزينهاي صرف تست جوش شود خوشبختانه بعد از زلزله غم انگيز بم آئينناماي در شهرداريتهران تصويب شدكه كارفرما با توجه به ارتفاع متراژ و كاربري ساختمان ملزم ميكند كه هزينه را بابت تست كردن جوش قرار دهند تا از اتفاقات ناگوار جلوگيري بعمل آيد.
روشهاي گوناگوني براي تست جوش وجود دارد مانند عكس گرفتن، رد كردن اشعه، مواد نفوذي و غيره ميباشد. در كارگاه كار آموزي از روش مواد نفوذي براي تست جوش استفاده ميشد كه قبل از اجراي اين تست بايد تمام گل جوش و ضايعات دو اطراف آن به وسيله دستگاه سنگ زن از بين برده شود و پس از آن با مواد نفوذي آزمايش جوش را انجام دهند پس بررسيهاي انجام شده عيوب جوش را مشخص ميكند و بعد از آن به آن ضد زنگ ميزنند .
3-11 ضد زنگ
فولاد در برابر عوامل جوي مانند رطوبت دچار خوردگي ميشود همچنين در تماس با موادي مانند گچ نيز خورده ميشود براي جلوگيري از پوسيدگي فولاد بايد روي آن را با موادي بپوشانيم در كارگاه از سرنج استفاده مي شود كه يك تركيب نارنجي رنگي ميباشد و بايد بعد از عمليات جوش به ستونها و تيرها زده شود دليل اينكه بعد از جوش از ضد زنگ استفاده ميشود اينست كه فولادي كه در روي آن رنگ يا ضد رنگ ديده شده باشد در هنگام جوشكاري باعث عدم ايجاد قوس الكتريكي ميشود.
3-12 شن و ماسه
در موقع انتخاب مصالح سنگي بايد توجه داشت كه دانهها عاري از كلوخه و خاك و مواد آلي بوده و در مجاورت با يكديگر فعل و انفعالات شيميائي نداشته باشند براي تهيه بتن مناسب ابتدا بايد قطر درصد مناسبي از هر دانه را تعيين نموده براي اينكار وزن معيني از مخلوط شن و ماسه را كه نماينده كليه شن و ماسه مورد مصرف باشد انتخاب نموده و آن را روي غربالهائي با سوراخهاي متفاوت ريخته و مقدار باقي مانده روي هر الك را وزن نموده درصد آن را نسبت به وزن كل اوليه تعيين مي نمايند. سپس اطلاعات بدست آمده را روي منحني دانهبندي ميبرند. شن و ماسه مورد مصرف براي بتنريزي ميتواند شن و ماسه شسته و يا شن و ماسه رودخانه باشد شن و ماسه رودخانهاي گرد گوشه بود و قبل از مصرف بايد حتماً شسته شود تا خاك داخل آن جدا گردد ولي شن و ماسه شسته تيز گوشه ميباشد و ابعاد آن مطابق دلخواه تهيه گرديده و فاقد خاك بيش از اندازه است.
در كارگاه شن مورد نياز از بيرون تهيه مي شد ولي براي تهيه ماسه كار راحتتري در پيش بود و هزينه كمتري بابت آن پرداخت ميشد زيرا در حين خالي كردن چاه قديمي ساختمان به ماسهاي برخوردند كه فوق العاده تميز و عاري از هر گونه خاك و آلودگي و مناسب براي تهيه بتن بود و براي ساخت بتن ديوارهاي برشي و فونداسيون ديوار بتني از اين ماسه استفاده شد.
3-13 سيمان
جهت تأمين نيازهاي مشخص شده در پروژهاي مختلف، انواع متفاوت سيمان در دسترس ميباشد معموليترين سيمان مورد استفاده نوع يك است، انواع 2 و 3 و 4 و 5 به منظور جوابگوئي به نيازهاي خاص از جمله مقاومت در مقابل سولفات و توسعة حرارت كم در نظر گرفته شدهاند مقاومت 28 روزه بتن ساخته شده با اين سيمانها معمولاً پايينتر از مقاومت نظير بتن ساخته شده با مقدار يكسان در سيمان نوع 1 ميباشد ولي مقاومتهاي سنين بعدي با نوع 1 برابر است سيمان نوع 3 سيمان زودگير، معمولاً براي حصول مقاومت فشاري 7 روزه قابل مقايسه با مقاومت 28 روزه بتن با سيمان نوع 1 ساخته شده سيماني كه در كارگاه مصرف ميشود عمدتاً از نوع 2 بود
كارآئي مخلوط بتن بستگي به مقدار ريزي و تركيبات سيمان مصرفي در آن دارد مخلوطهاي خيلي كم مايه بسيار چسبنده هستند. در برخي موارد ممكن است كه مدت مورد نياز براي كارآئي مناسب قبل از سخت شدن تأمين نشود. اعتقاد بر اين است كه سخت شدن زودرس يا گيرش كاذب ناشي از گچ ناپايدار در سيمان در اثر دماهاي زياد آسياب كردن در روند توليد سيمان ميباشد معمولاً برگرداندن مجدد مخلوط به كارآئي اوليه بدون افزودن آب اضافي امكان پذير است عمل دوباره مخلوط كردن پس از گيرش كاذب از سفت شدن بتن تا زمان شروع گيرش واقعي و مرحله سخت شدن جلوگيري ميكند. اگر سيمان مصرفي از نظر نسبت اختلاط با ويژگيهاي توليدي نامناسب باشد باعث يك گيرش ناگهاني به همراه آزاد سازي محسوس حرارت ميشود چنين وضعيتي دائمي بوده، نميتوان با مخلوط كردن بعدي يا بهم زدن آن را بهبود بخشيد.
3-14 بلوکاژ
براي جلوگيري از نفوذ رطوبت به كف اطاقها و سالنها شن و ماسه كوبيده شده به ضخامت حداقل 15 سانتيمتر سنگهاي درشت با قطر تقريبي 5 سانتي متر ميريزند.اين لايه با توجه به فضاي خالي بين سنگها مانع صعود نم به طبقات بالاتر ميگردد. درشتي دانه هاي بلوكاژ هر چه بالاتر ميآيد كوچكتر ميشود بطوريكه در آخرين لايه درشتي دانهها در حدود يك ميليمتر ميشود كف پارگينگ كه با زمين در تماس بوده به وسيله سنگهاي درشتي كه از باقيمانده مصالح والك بوده پوشيده شد.
3-15 ديوار چيني
براي جداسازي قسمتهاي مختلف ساختمان و اجراي نقشه معماري و همچنين تحمل بار ناشي از ساختمان و انتقال آن به زمين از دوبار استفاده ميشود براي ساخت ديوار از دو مصالح عمده استفاده ميشود كه يكي آجر ميباشد و ديگر ملات مناسب در زير توضيحاتي در مورد آجر مي آوريم.
3-15-1 آجر
عموماً آجر ساخته شده است از گل رس و به همراه ماسه و آب كه آن را با قالب و پس از خشت زني در كوره ميپزند و خشك ميكنند و به مصرف ميرسانند.
آجرها انواع مختلفي دارند كه مي توانند به آجر فشاري يا بهمني. آجر 3 سانتي آجر قزاتي، ختائي و غيره اشاره كرد.
اصولاً در كارگاه به آجري كه كامل نباشد پاره ميگويند . به آجر سه قد و به آجر نيم و به آجر چارك و به كوچكتر از آن كلوك مي گويند اگر آجر را از قد به دو قسمت تقسيم كنيم به آن قلمداني و اگر از ضخامت به دو قسمت تقسيم كنيم به آن لاپه ميگويند.
3-15-2 ملات
ملات ماده چسبنده اي است كه بين دو قشر از مصالح ساختماني قرار گرفته و آن دو قشر را به خود ميچسباند ملات يكي از مهمترين مصالح مصرفي در ساختمان است كه در هر جاي ساختمان به شكل هاي مختلف مصرف مي شود.
ملات بايد داراي خواص زير باشد:
- ملات بايد داراي خاصيت چسبندگي باشد
- از نظر تحمل بار قدرت ملات بايد حداقل مساوي مصالحي باشد كه در بين آنها قرار ميگيرد . زيرا در غير اينصورت ارزش مقامت مصالح مصرفي را پائين ميآورد.
- ملات بايد به صورت ارزان و فراوان در دسترس باشد.
- ملات بايد خاصيت شكل پذيري داشته و بخوبي روي ديوار پهن شده و سطح صافي ايجاد نمايد در كارگاه براي اجراي ديوار از ملات ماسه سيمان سيمان استفاده ميشد كه اين ملات مرغوبترين ملات در ساختمان ميباشد بايد با ماسه شكسته و يا ماسه رودخانهاي كاملاً شسته تهيه شود. مقدار سيمان مصرفي در اين نوع ملات بين 300 الي 600 كيلوگرم در متر مكعب ميباشد نظر يه اينكه سطح مخصوص سيمان به علت ريزي دانه از سطح مخصوص شن و ماسه بيشتر است و از طرفي سيمان بايد در تمام دانه ها قرار گرفته و باعث چسبيدن آنها به يكديگر بشود مقدار سيمان مصرفي در ملات بيشتر از مقوله سيمان مصرفي در بتن ميباشد قطر ملات مصرفي در بين آجرها چيزي در حدود 2 ميلي متر ميباشد.
3-15-3 نحوة اجراي ديوارچيني
بعد از اتمام سقف تصميم بر پياده كردن نقشه هاي معماري و ديوار چيني شد به همين منظور بنا ابتدا با ریسمان كشي بين ستونها و با استفاده از گونيا عمود بودن و ریسمانها را بررسي كرد وکجيهاي موجود را با قرار دادن تكه چوبها پشت ریسمان ها بر طرف نمودند.
بعد از ريسمان كشي يك رديف آجر فشاري را که قبلاً كاملاً زنجاب كرده، بوديم در جاي خود قرار داده و پس از آن به وسيله شمشه كه وسيلهاي براي صاف در آمدن ديوار و جلوگيري از خطاي كج رفتن ديوار استفاده كرد براي شمشهگيري به اين ترتيب عمل ميكند كه شمشة را شاقولي كرده و بعد با ملات گچ آن را به سقف و كف ميچسبانند.
ديوارهاي داخلي ساختمان از نوع بلوك بود كه اين ديوارها نقش جدا كننده را داشته و ضخامت آنها 7 سانتي متر بود در جاهائي که بادبند بود دو لايه آجر چيده ميشد بين اين دو لايهها بادبند محبوس ميشود .
از مواردي بايد در آجرچيني رعايت شود اينست كه آجرهاي فشاري حتماً بايد زنجاب شوند و دليل اين امر اينست كه در صورت عدم زنجاب به هنگام تماس آجر با ملات ماسه سيمان آب ملات را جذب ميكند و ملات پوك و خشك ميشود بدون اينكه آجر تحت فشار آجرهاي بعدي يا وزن خودش در ملات فرو رود و آجر روي يك آجر روي يك سطح صاف و خشك از ملات قرار ميگيرد بهمين دليل ميتوان حتي بعد از آجر چيني با ضربه زدن به آجر آنرا كامل از ديوار خارج كرد در صورتيكه زنجاب كردن باعث ميشود كه مقداري آب در آجر باقي بماند كه حتي به فعل و انفعالات سيمان ملات هم كمك ميكند.
ديگر مواردي در مورد آجر چيني بايد رعايت شود عدم قرارگيري درزهاي رديف بالائي آجرچيني در رديف پائين همچنين در آجرچيني ملات را فقط در سطح رديف آجر ميريزد و در بندهاي قائم نميريزند.
این آجرها که از پخته شدن مخلوط آهک و سیلیس به همراه سیمان در دما و فشار بالا است یک محصول سبک ، محکم و عایق می باشد . از مزایای این بلوکهای اتصال آسان ، ابعاد دقیق بلوک استفاده از ملات کم برای چسباندن .سرعت در کار و بی نیازی از گچ و خاک و... می باشد.
3-15-4 هشت گير
براي پيوند زدن دو ديوار به صورت عمود از اين روش استفاده ميشود بدين طريق يك رگ در ميان تقريباً قدري كمتري از طول آجر را به صورت زبانه از انتهاي ديوار بيرون كار مي گذارند و ديوار بعدي را با آن قفل و بست ميكنند.
3-15-5 لاريز
چنانچه چيدن كليه قسمتها يك ديواره با همديگر ممكن نباشد يا طول دهانه ديوار زياد باشد بهتر است آنرا با سطح شيبداري چند تا با ديوار بعدي قفل و بست شده و به صورت يكپارچه در بيايد به اين طريق ديوار چيني لاريز ميگويند.
3-16 توري زدن اعضاي فولادي
بعضي از اجزاي فولادي مانند بادبندها و قسمتي از ستون در ديوار محبوس ميشوند و در آخر بايد به وسيله گچ خاك اندود شوند و از آنجائيكه گچ عامل خورندهاي براي فولاد محسوب ميشود در نتيجه بايد از تماس مستقيم گچ با فولاد جلوگيري بعمل آوريم و چارهاي نداريم جز اينكه به وسيله سيمان سطح فولاد را بپوشانيم بعد آن را با گچ و خاك اندود كنيم از آنجائيكه سيمان نيز به فولاد نميچسبد بايد به وسيلهاي اين چسبندگي را ايجاد نمائيم براي اين منظور به وسيله توري اي اين كار را انجام ميدهيم .
3-17 گچ و خاك
براي ايجاد سطح صاف در روي ديوار قبل از انجام عمليات سفيدكاري از اندود گچ خاك استفاده ميكنند.
گچ يكي از مصالح ساختماني است كه براي كارهاي سفيدكاري و ملات و غيره كاربرد بسياري دارد گچ از سنگ گچ طي حرارت دادن كار بدست ميآيد رنگ آن سفيد است و ملاتي است بسيار تند گير و بايد بلافاصله بعد از ساخته شدن مصرف گردد قطر دانههاي گچ در حدود 2/0 ميلمتر است و آنرا در پاكتهاي 40 تا 50 كيلوئي و يا بصورت فلهاي به بازار عرضه ميكنند. گچ رطوبت را به سرعت ميگيرد و در حدود 10 دقيقه طول ميكشد تا گچ خود را بگيرد و به علت ازديات حجم تمام خلل و فرج سطح را پر ميكند. خاكي که در ساختمان براي گچ و خاك، يا كاهگل مصرف مي شود خاك رس ميباشد. خاك رس مورد استفاده در ساختمان ميباشد به صورت پولكي كروي و سوزني ميباشد خاك رس خالص سفيد رنگ ميباشد و به كائولين معروف است رنگ قرمز خاك رس بعلت وجود اكسيدهاي آهن ميباشد.
براي ساختن گچ و خاك خاك رس را الك كرده و با گچ مخلوط مينمايند. نسبت اين مخلوط به این صورت است هر چه قدرت گچ بیشتر یا زودگیر تر باشد. به خاك بيشتري نياز دارد و معمولاً نسبت تقريبي اين مخلوط 50 درصد ميباشد. پس از مخلوط كردن گچ و خاك در استانبولي که در آن آب ميباشد تا مخلوط در تماس با آب باشد و به حالت خميري درآيد آنگاه آنقدر هم ميزنند تا خميري يكنواخت در آيد و بعد فاصله شمشهگيري را با آن پر ميكنند.
3-18 نصب پروفيل درب و پنجره
براي تهيه پروفيل درب از فولاد ورقي كاري شده استفاده شده و ضخامت اين پروفيل چيزي در حدود 12 سانتي متر بود و براي نصب آن از تسمههاي فلزي در اندازههاي كوچكي بريده شده بودند استفاده شد اين تسمهها را داخل ديوار قرار ميدادند و بعد به پروفيل جوش ميدادند.
به دليل استفاده از بلوك در بالاي در به ارتفاع 5/0 متر به دليل سبكي اين بلوك از نعل درگاه در بالای درها استفاده نشد.
براي پنجرهها نيز يك چارچوب مربع شكلي بمانند دربها نصب شد تا پنجرهها را انتخاب كنند و بعد نصب كنند.